به گزارش گروه سیاسی«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در روزهای اخیر که تلاشها برای مذاکره با اروپا از سوی دولت چهاردهم دنبال میشود و از سوی دیگر تحولات منطقه روز به روز درحال پیچیدهتر شدن است، در گزارش اخیر مسعود براتی کارشناس مسائل بینالملل به پاسخ سوالات در خصوص روند مذاکره با غرب و همچنین تحولات منطقه پرداخته است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
- تحلیل شما درباره مذاکرات وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با گروه ۱+۴ در راستای احیای برجام چیست؟ نوع سیاست احتمالی و اتخاذ سیاست پیش روی دستگاه دیپلماسی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر این مذاکرات فاقد چشم انداز روشنی است، زیرا تجربه تعامل و مذاکره با کشورهای اروپایی نشان داده است که آنها نه اراده و نه توان حل مسائل سیاست خارجی ایران را دارند. دلیل اصلی این موضوع تبعیت اروپا از سیاستهای آمریکا در حوزه بین الملل است؛ به گونهای که به تنهایی قادر به حل مسائل نیستند. تجربه برجام این نکته را به وضوح اثبات کرده است. مذاکراتی که با اروپاییها آغاز شده بیشتر مصرف داخلی دارد. این مصرف داخلی شامل چند بخش میشود.
۱. راضی کردن هواداران دولت بخشی از هواداران سیاسی معتقدند که ایران باید تحت هر شرایطی با غرب مذاکره کند. دولت از این مذاکرات برای فعال سازی و جلب رضایت این طیف استفاده میکند.
۲. فعال کردن جریان منتقد دولت با آگاه سازی جریانهای منتقد به حساسیت مذاکرات با غرب، فضای مناقشات سیاسی را داغتر میکند. این امر باعث میشود دولت از این پروژه دو نتیجه مطلوب بگیرد.
در پاسخ به سؤالات درباره عملکرد خود مانع تراشی مخالفان را به عنوان دلیل عدم موفقیت مطرح میکند یا با منفعل کردن مخالفان برنامه های خود را بدون مقاومت به پیش میبرد.
- تحولات احتمالی تا زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا مذاکرات نتیجهای خواهد داشت؟
به نظر میرسد دولت چهاردهم با آغاز مذاکرات با اروپاییها به تدریج سعی در نشان دادن ناتوانی اروپا دارد. این روند میتواند مقدمهای برای مذاکره مستقیم با آمریکا، باشد بدون آنکه مقاومت خاصی در داخل کشور شکل بگیرد. از مذاکرات فعلی میتوان فهمید که بعید است نتیجهای ملموس در سیاست خارجی ایران حاصل شود. بلکه بیشتر به عنوان مقدمهای برای تعاملات آینده با آمریکا عمل میکند.
- روند مذاکرات منطقهای حول محور فلسطین، لبنان و اسرائیل و تحولات اخیر منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در لبنان شاهد آتش بس هستیم، اما این آتش بس پیچیدگیها و نکات فنی فراوانی دارد. نمیتوان به راحتی درباره پیروزی یا شکست در این ماجرا اظهار نظر کرد. این امر به رفتار طرفین بستگی دارد. لذا آن چیزی که اهمیت دارد نوع مواجه ما با تحولات داخلی سوریه است. در این میان هوشیاری جبهه مقاومت و خصوصاً ایران اهمیت بالایی دارد.
- با توجه به تحولات اخیر در سوریه احتمال سقوط دولت بشار اسد چقدر محتمل است؟
ما در ایران باید با دقت تحولات را رصد کنیم باید مراقب باشیم که تحلیلهای خطا فراگیر نشود. تحلیل غلط اگر فراگیر شود طبیعتاً در تصمیم گیری ها مؤثر خواهد بود. باید بدانیم که ما در یک جنگ وجودی قرار داریم؛ هم برای جبهه مقاومت، هم برای رژیم صهیونیستی و الان رژیم صهیونیستی آنچه را که در نبرد میدانی در لبنان به دست نیاورده است را تلاش میکند که از مسیر این آتش بس به دست بیاورد قطعه تکمیل کننده این پازل بحث تحولات کشور سوریه و فعالیت گروههای ضد دولت در سوریه است که به نظر میرسد بـا هـدف تکمیل نقشه رژیم صهیونیستی و قطع خط پشتیبانی از حزب الله لبنان دنبال میشود.
الآن نمیشود گفت که آیا موفق میشود یا نه؟ چون در این طرف بازیگران قدرتمندی حضور دارند ایران و دولت سوریه بازیگران دیگر محور مقاومت و حضور کشور روسیه، از آن طرف این موضوع رو دنبال میکنند برای اینکه کمک کند به رژیم صهیونیستی تا با یک حزب الله مشغول و ضعیف و یک جبهه مقاومتی که مشغولیت دیگری پیدا کرده روبرو شود تا بتواند نقشههای خود را دنبال کند. همچنین رژیم صهیونیستی تلاش دارد آمریکا نقش فعالتری در لبنان ایفا کند، تا خیالش از بابت حزب الله تا حدی آرام شود.
- نوع مطالبه وعده صادق (۳) چگونه باید باشد و نقش جریان دانشجویی در فضای فعلی دانشگاه چیست؟
مطالبه «وعده صادق ۳» باید به صورت جدی و مستمر پیگیری شود. جریان دانشجویی باید با حرفها و اقدامات تضعیف کننده مقابله کند و از ارائه گزارههایی که منجر به سرخوردگی و ناامیدی میشود، پرهیز نماید. فعالیت دانشجویی باید در راستای تقویت اراده تصمیم گیران باشد. مقابله با گزارههای تضعیف کننده و حفظ انگیزه در میان دانشجویان از اولویتهای اساسی است این اقدامات میتواند جریان دانشجویی را به نیرویی مؤثر در تحولات منطقهای و داخلی تبدیل کند. امید است که این تلاشها به موفقیت منجر شود.